دوستان چند وقت پیش یه آواز از ام کلثوم گوش میدادم به سختی کلماتشو از اینترنت پیدا کردم و برای خودم ترجمش کردم . دیگه ببخشید اگر ربطی به عمرو دیاب نداره ولی متن فوق العاده زیبائی داره.
ح اسیبک للزمن لا عتاب ولا شجن
تورو به زمان واگذار میکنم بدون هیچ سرزنش و هیچ عذابی
تقاسی م الندم وتعرف الألم
پشیمون میشی و با درد آشنا میشی
تشکی مش ح اسأل علیک تبکى مش ح ارحم عنیک
شکایت میکنی از اینکه دیگه ازت سراغی نمیگیرم و گریه میکنی و من دیگه دلم بحالت نمیسوزه
یاللى ما رحمتش عنیه لما کان قلبى فى ایدیک
اون موقع ها که قلب من در دستانت بود(عاشقت بودم) زیاد برات دلسوزی میکردم
دارت الأیام علیک
روزگار بر تو برگشت
الزمن ح یدوقک فى البعد نارى الزمن هو اللی ح یخلص لى تاری
زمان باعث میشه که تو از عشق من دور بشی و من رو از عشق راحت کنه
کل غدر وکل لیل سهرتهولى کل هجر وکل جرح ترکتهولی
تمام قلدریهات و تمام شب بیداریهام و تمام زخم دوری که برای من جا گذاشتی
کله ح ترده اللیالی
تمام عذابهائی که شبهام داشتم
اللیالى علیک بدالى والزمن
زمان همه اینهارو جا من برات میاره
یوم من الأیام ح تحتاج عطف قلبی یوم من الأیام حتتلهف لقربی
روزی محتاج مهربانی قلبم میشی و به له له میوفتی که کنارم باشی
وانت مش ح تلاقى ابدا زى حبی
و تو هیچ وقت عشقی مثل عشقم پیدا نمیکنی
والندم بعدی حیفضل جوه قلبک یألمک أکتر ما عیش العمر اعاتبک
پشیمانی تمام وجود تورو تسخیر میکنه و آزارش بیشتر از اونیه که بخوام تمام عمر کنارت باشم و سرزنشت کنم
بکره تتمانی أحاسبک
فردا آرزو میکنی که تورو هم حساب کنم
أو ألومک أو اعاتبک
یا سرزنشت کنم
مش ح حاسبک مش ح أعاتبک
نه تورو دیگه حساب میکنم و نه سرزنشت میکنم
لأ دنا کفایة إنى سیبتک للزمن
فقط کافیه من تورو به زمان واگذار کنم
رایحه اسیبک للی ما بیرحم ولا تقدر علیه
میروم و تورو به چیزی واگذار میکنم که نه رحمی داره و نه میتونی مقابلش بایستی
مش ح اقولک انت عارف الزمن راح یعمل ایه
نمیگم بهت که زمان میتونه چه کارهائی کنه
الزمن دایما حالات یاما بیغیر حاجات
روزگار همیشه در حال تغییر هستش و خیلی خواسته ها هم تغییر میکنه
کل ما بیدور بیبدل مطرح الضحک الآهات
هرچقدر که بگذره چیزهائی که الان باعث دلخوشیت بود رو به آه کشیدنت تبدیل میکنه
|