وحتبتدی الحکایات 2014 عمرودیاب

خب شعر زیبای آهنگ زیبای  وحتبتدی الحکایات رو براتون ترجمه کردم امیدوارم خوشتون بیاد. البته آهنگ جانا هم آپدیت شد.

وحتبتدی الحکایات ما عینیک قالتلی حاجات

داستانها دیگه دارن شروع میشن چیزهایی که چشمانت میگن ( یعنی بین ما جریانی در حال رخ دادنه)

 واهو بان علیک علامات ما خلاص کفایه سکات

و در تو نشانه هایی بوجود اومده دیگه سکوت کافیه

احساس جمیل صعب اوصفه واللی انت لازم تعرفه

احساس زیبایی که توصیفش سخته و تو لازمه بدونی

 انا قلبی کنت محلفه لا یحب ولا یهوا

من قلبم رو قسم داده بودم که نه عاشق بشه نه کسی رو دوست بداره

شفتک نسیت انا کل ده ومشیت عنیا مغمضه

وقتی دیدمت فراموش کردم که من چه به خودم قول دادم بودم در حالی که چشمک میزدم راه میرفتم(نشانه های خوشحالی)

على فین واخدنی معاک کده مع روحک الحلوة

منو با خودت و با اون باطن زیبات به کجاها میبری

الوقت لیه هنضیعه قلبک وقلبی اتجمعو

چرا باید چنین زمانهائی رو از دست بدیم در حالی که قلب من و تو باهم شدن

والحب ده مین یمنعو اشواقنا تغلبنا

و این عشق رو چی باعث میشه بوجود نیاد در حالی که اشتیاق ما نسبت به همدیگه بر ما چیره شده

مشوار طویل وده اوله مع بعضنا هنکمله

راه درازی در پیش داریم و این تازه اولشه که باهم به سرانجام  برسونیمش

والعمر ایه هیجمله غیر کلمه فی قلوبنا

چه چیزی زندگی رو زیباتر میکنه؟ تنها اون کلماتی که در قلبهایمان جاری هست